سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، گنجینه و کلید آن پرسش است . پس خدا رحمتتان کند بپرسید که به چهارکس پاداش داده می شود : پرسشگر و گوینده و شنونده و دوستدار آنها . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
پـــــــــــیچک
درباره



پـــــــــــیچک


محسن
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها

بنام تجلی بخش آسمان

برادران رایت

در دهه اول قرن بیستم ، تبی تندتر از " تب طلا " دنیا را فرا گرفته بود:                                تب پرواز

مهندسان و دانشمندان در سراسر آمریکا و اروپا درگیر ساختن ماشینی پرنده بودند که بتواند انسانی را با خود حمل کند . در همین حال دو برادر آمریکایی در سکوت و با پشتکار بسیار هر آنچه برای پرواز کردن لازم بود ، می‌آموختند .اینکه چه ماجرایی باعث شد هوس پرواز به سر آنها بزند ، دقیقاً روشن نیست. شاید پرواز پرنده‌ها یا مکانیسمهای دقیق اسباب بازی هایشان ، ولی این هوس عاقبت بزرگترین آرزوی انسانها را به حقیقت مبدل کرد .

از آنجا که موفقیت‌های این دو برادر کاملاً با یکدیگر ممزوج و درهم پیچیده شده است بنابراین آنها را به هم ملحق کرده و سرگذشت آنان تحت یک عنوان واحد بیان خواهد شد. ارویل رایت به سال 1871 در «دیتون» اوهایو به دنیا آمد و ویلبر رایت در سال 1876 در «میل ویل» ایندیانا زاده شد. هر دو برادر تحصیلات دبیرستانی داشتند ولی هیچ‌کدام موفق به دریافت دیپلم نشدند.

                                 

ویلبر 4 سال از برادرش ارویل کوچکتر بود . آنها فرزند سوم و ششم خانواده ای با هفت فرزند بودند . پدرشان کشیش بود و تا وقتی که به اسقفی رسید، دایم در حال سفر بود. این دو برادر بر طبق گفته خودشان "با هم زندگی می‌کردند ، با هم بازی می‌کردند با هم کار می‌کردند و حتی با هم فکر می‌کردند" و با دیده ای تیز بین به دنیای اطرافشان می‌نگریستند چون دلشان می‌خواست بدانند هر چیزی چطور کار می‌کند. هیچ کدام آنها مدرسه را تمام نکردند اما هر دو متفکر و خواننده ای دایمی بودند. آنها به کسب و کارهای زیادی دست زدند مثلاً روزنامه نگاری یا چاپخانه داری اما موفق نشدند (یادتان می‌آید؟ ادیسن هم روزنامه چاپ می‌کرد!)

 در 1892 آمریکایی‌ها به طرز دیوانه واری به دوچرخه سواری رو آوردند و دو برادر هم که به هر چیزی که راه می‌رفت علاقه داشتند و با توجه به اینکه در زمینه مکانیک نابغه بودند و به موضوع پرواز انسان علاقه زیادی داشتند در سال 1892 مغازه‌ای را دائر کردند که در آن به فروش ، تعمیر و ساخت دوچرخه مشغول شدند. این کار پول مورد نیاز را برای کارهای مورد علاقه آنان تأمین می‌کرد.

آنها همینطور مشغول دوچرخه ساختن بودند که در 1896 خبر مرگ اتو لیلین تال را خواندند: مردی در حین پرواز با گلایدر سقوط کرد .این خبر توجه آنها را به پرواز جلب کرد.

آنها شروع به جمع آوری اطلاعات راجع به پرواز کردند آنان با اشتیاق تمام، نوشته‌های کسانی مثل اوتو لیلینتال ، اوکتاو چانوت و ساموئل پیر پونت لانگلی را که در زمینه هوانوردی کار کرده بودند، مطالعه کردند.

برای برخی ممکن است موفقیت برادران رایت تعجب‌انگیز باشد مخصوصاً هنگامی که دریابند افراد فراوانی که در این راه تلاش کردند ، با شکست مواجه شده بودند. برای موفقیت آنان چند دلیل می‌توان ارائه داد ، اول اینکه دو فکر و دو اندیشه بهتر از اندیشه واحد کارایی دارد. برادران رایت همیشه با یکدیگر کار می‌کردند و همکاری و همگامی کاملی با هم داشتند. ثانیاً آنها عاقلانه بر آن شدند که قبل از اینکه برای ساخت هواپیمای موتوردار تلاش کنند به یادگیری چگونگی پرواز بپردازند. این نکته در ظاهر بی معنی به نظر می‌رسد ، چگونه می‌توان بدون داشتن هواپیما پرواز کردن را یاد گرفت؟

در پاسخ باید گفت که برادران رایت با استفاده از گلایدر چگونگی پرواز را فرا گرفتند و به عنوان اولین قدم یک گلایدر طراحی کردند. سعی آنها در این بود که روشی برای کنترل یک جسم پرنده پیدا کنند و تقریباً هم موفق شدند . به روش آنها "بال چرخان" می‌گویند در 1899 گلایدر مدل و در تابستان 1901 اولین گلایدر واقعی آنها برای آزمایش آماده شد.

 آنها با نکته سنجی همیشگی شان از دفتر هواشناسی آمریکا درباره بهترین مکان پرواز سوال کردند و نقطه ای به نام " کیتی هاوک در کارولینای شمالی " را یافتند. برادران رایت برای انجام پروازهای آزمایشی شان ناحیه Outer Banks در ایالت کارولینای شمالی ، کمی آن طرف تر خطوط آهن حمل و نقل زمینی و همچنین کمی دورتر از کشتی های پهلو گرفته در ساحل را که نقطه بادخیز بسیار مناسبی بود ، انتخاب کردند. این دو برادر به این دلیل ناحیه های در نزدیکی ساحل را برای مقصود خود برگزیدند که اولاً پوشش گیاهی مزاحمی در آنجا وجود نداشت و ثانیاً از چشمان جست وجوگر مردم عادی و همچنین رقیبان کاملا به دور بود.

آنها در نزدیکی دهکده ماهیگیری "کیتی هاوک"، کمپی را در         Kill Devi Hills  برپا کردند.

سفر به کیتی هاوک با این همه اسباب و ابزار مشکل بود و دمای هوا ، توفان ، بادهای سرد ، تنهایی و حتی پشه‌ها آنها را آزار می‌دادند ، اما آنها نهایتاً موفق شدند.

 آنها کار با بادبادک‌ها و گلایدرها را در سال 1899 آغاز کردند. سال بعد (1990) اولین گلایدر کامل خود را که میتوانست یک نفر را حمل کند ، برای آزمایش به کیتی هاوک آورند و نتیجه آزمایش آنچنان رضایت‌بخش نبود زیرا گلایدر "پرواز"  کرد اما تنها با هفتاد درصد نیرویی که آنها محاسبه کرده بودند ، بالا رفت. آنان دومین گلایدر کامل را در سال 1901 ساخته و با اضافه کردن یک سکان افقی ، یا به عبارت بهتر "بالابر " ، در جلوی هواپیما موفق شدند تعادل طولی (یا جلو به عقب) هواپیما را حفظ کنند و همچنین سومین گلایدر را در سال 1902 ساختند و آزمایش کردند. بعضی از اختراعات اصلی آنها بیش از آنکه مربوط به اولین هواپیمای موتوردار باشد در ارتباط با گلایدر بود ، در گلایدر سوم برخی از مهمترین اختراعات آنان به کار برده شده بود. 

 آنها یک سکان عمودی نیز برای تعبیه در پشت هواپیما ابداع کردند تا به کمک آن بتوانند هواپیما را به سمت جناحین متمایل سازند و به عبارتی آن را در ارتفاع لازم به پرواز درآورند. بدین ترتیب ، آنها موفق شدند تعادل هواپیما را در هر سه بعد اصلی (شامل طول، عرض و ارتفاع) حفظ کنند و اسباب کنترلی لازم را در طرح اصلی هواپیما بگنجانند. آنها با گلایدر سوم بیش از یکهزار پرواز موفقیت‌آمیز انجام دادند.

 برادران رایت قبل از اینکه ساخت اولین هواپیمای موتوردار را آغاز کنند بهترین و با تجربه‌ترین خلبان‌های گلایدر در جهان بودند.

 تجربه پرواز با گلایدر (1902) سومین عامل موفقیت آنها را فراهم آورد. نگرانی اصلی بسیاری از کسانی که قبلاً برای ساخت هواپیما تلاش کرده بودند آن بود که چگونه وسیله اختراعی خود را از زمین بلند کنند. اما برادران رایت دریافتند که بزرگترین مشکل ، چگونگی کنترل هواپیما در آسمان خواهد بود. از این جهت آنان بیشترین وقت و تلاش خود را صرف یافتن راههایی برای ثبات وضعیت و کنترل هواپیما در خلال پرواز کردند. آنان موفق به اختراع وسایلی برای کنترل محور سه گانه هواپیمای خود شدند و به این ترتیب توانستند به قدرت مانور کاملی دست یابند.

برادران رایت در طراحی بال هواپیما نیز کار مهمی انجام دادند آنها دریافتند که نمی‌توانند به اطلاعاتی که در این زمینه قبلاً چاپ و منتشر شده بود، اعتماد کنند، و به این ایده روشن رسیدند که " زاویه حمله " باعث حرکت مرکز فشار در بال به عنوان تابعی از شیب گرده بال می‌شود و فهمیدند که سطح کنترل ، برای خلبان باید چه نقشی بازی کند. بنابراین آنان در مغازه دوچرخه فروشی برای خود یک تونل هوا ساختند و در آن بیش از دویست شکل مختلف بال را آزمایش کردند. بر مبنای این آزمایشات آنها موفق شدند جدولی تهیه نمایند که در آن چگونگی فشار هوا بر بال با توجه به شکل بال توصیف شده بود و سپس از این اطلاعات برای طراحی بال‌های هواپیمای خود استفاده کردند.

علیرغم تمام این دستاوردها اگر برادران رایت در مقطع مناسبی از زمان قرار نداشتند ، نمی‌توانستند موفق شوند. تمام تلاش‌ها برای پرواز در نیمه قرن نوزدهم محکوم به شکست غیر‌قابل اجتناب بود. ماشین‌های بخار نسبت به نیرویی که تولید می‌کردند بسیار سنگین بودند. هنگامیکه برادران رایت در صحنه ظاهر شدند ماشین‌های درون سوز کارآمد اختراع شده بود. با این حال چون وزن ماشین‌های درون‌سوز متعارف ، نسبت به نیروی تولید آنها بسیار زیاد بود استفاده از آن در وسایل پروازی امکان نداشت. از آنجا که به نظر نمی رسید هیچ ‌یک از تولیدکنندگان بتوانند ماشین سبکتری تولید کنند ، بنابراین برادران رایت با کمک یک مکانیک ،‌ خود چنین ماشینی را طراحی کردند. این نیز نشانه دیگری از نبوغ آنها بود. با این که وقت کمی برای طراحی این ماشین گذاشتند ، ولی موفق شدند ماشینی بسازند که نسبت به تمام ماشین‌هایی که اغلب تولیدکنندگان قادر به ساخت آن بودند، برتری داشته باشد. برای تأمین نیروی پیشران هواپیما نیز آنها از یک موتور گازوئیلی 4 سیلندر معمولی با قدرت 12 اسب بخار استفاده کردند که البته برای کاهش وزن آن از عنصر آلمینیوم در ساخت کارتل آن سود بردند.

علاوه بر این برادران رایت مجبور بودند ملخ‌های هواپیما را نیز طراحی کرده و بسازند. ملخی را که از آن در سال 1903 استفاده شد حدود 66 درصد کارایی داشت.

برادران رایت پس از تدارک و پیشبینی تمامی تمهیدات لازم برای انجام پروازی سهل و ایمن ، روز 14 دسامبر 1903 را برای اولین پرواز آزمایشی هواپیمای ابداعی خود انتخاب کردند که متأسفانه اولین اقدام آنها هرگز موفقیت آمیز نبود. اولین پرواز روز هفدهم دسامبر 1903 در «کیل دویل هیل» نزدیک کیتی هاوک کارولینای شمالی انجام شد. برادران رایت در آن روز دو پرواز انجام دادند. اولین پرواز که توسط ارویل رایت انجام شد تنها دوازده ثانیه به طول انجامید و مسافت طی شده حدود 120 فوت بود. مدت زمان پرواز ویلر رایت 59 ثانیه و مسافتی که او پیمود بطول 852 فوت بود.

آنها با اطمینان و اعتماد به نفس ، دوربین عجیب و غریبشان را روی مسیر پرواز ، آماده و زوم کردند و این صحنه های هیجان انگیز را که از جالبترین واقایع هوانوردی یا حتی همه تکنولوژی می باشد را برای بشر امروزه به یادگار گذاشتند .

ساخت آن هواپیما که برادران رایت آن را « فلایر 1» نامیدند کمتر از یکهزار دلار برای آنان هزینه داشت. وزن آن حدود 750 پوند و طول آن 40 فوت بود. آن هواپیما هم اکنون در موزه‌ی ملّی هوا و فضا در واشنگتن نگهداری می‌شود.

تنها پنج نفر شاهد اولین پروازها بودند و معدودی از روزنامه‌ها روز بعد ، آن هم نه خیلی دقیق به آن اشاره‌ای کردند. روزنامه‌ محلی آنها «دیتون اوهایو» چنین رویدادی را به کلّی نادیده گرفت. در واقع پنج سال دیگر زمان لازم بود تا عموم مردم در سراسر جهان دریابند که پرواز انسان واقعاً عملی شده است.

پس از انجام پرواز‌های مزبور در کیتی هاوک برادران رایت به زادگاه خویش ، دیتون ، بازگشتند و دومین هواپیمای خود (فلایر2) را ساختند. در سال 1904 بدون آنکه توجه زیادی را جلب کنند با آن هواپیما 105 پرواز انجام دادند. (فلایر3) که مدل اصلاح شده و قابل استفاده‌تری بود در 1905 ساخته شد. حتی زمانی که آنها پروازهای زیادی در اطراف دیتون انجام داددند باز هم بسیاری از مردم باور نمی‌کردند که هواپیما اختراع شده است. در سال 1906 روزنامه «هرالد تریبون» در چاپ پاریس خود مقاله‌ای درباره برادران رایت داشت که عنوان آن «پروازکنندگان یا دروغگویان» بود.

به هر حال در سال 1908 برادران رایت به تمام تردیدها خاتمه دادند. ویلبر یکی از هواپیماهای خود را به پاریس برد و در انظار عموم چند پرواز با آن انجام داد و شرکتی را برای بازاریابی اختراع خود تأسیس کرد. در ایالات متحده ارویل نیز به انجام کارهای مشابهی پرداخت.

متأسفانه در 17 سپتامبر 1908 هواپیمایی که ارویل با آن در حال پرواز بود دچار سانحه شد و سقوط کرد. یکی از سرنشینان آن هواپیما کشته شد، پا و دو دنده ارویل شکست که پس از مدتی بهبود یافت. این تنها حادثه‌ جدّی بود که برادران رایت در تمام پروازهای خود داشتند. به هر حال پروازهای موفقیت‌آمیز او دولت ایالات متحده را ترغیب کرد تا برای ساخت و تحویل هواپیما به وزارت جنگ آن کشور قراردادی با برادران رایت امضا نماید. در سال 1909 در بودجه فدرال مبلغ سی ‌هزار دلار برای هوانوردی نظامی اختصاص داده شد.

برای مدتی دعوای حقوقی قابل توجهی در مورد ثبت اختراع بین برادران رایت و رقبایی که مدعی آن شده بودند جریان داشت. این دعاوی سرانجام در سال 1914 با صدور رای به نفع برادران رایت خاتمه یافت. در خلال این مدت ویلبر به تب تیفوئید مبتلا شد و در 30 می سال 1912 در گذشت. وی هنکام مرگ 45 سال داشت. اوریل رایت که در سال 1915 تمام منافع مالی خود را در شرکت هواپیماسازی فروخت ، در 30 ژانویه در سن 76 سالگی در سال 1948 نیز در گذشت . هیچ یک از این دو برادر تا پایان عمر ازدواج نکردند .

علیرغم تحقیقات فراوان پیشین در این زمینه و وجود بسیاری از تلاشها و ادّعاها، مسلم است که برادران رایت شایسته و سزاوار بیشترین افتخار و اعتبار برای اختراع هواپیما هستند. عمده‌ترین عامل برای تعیین جایگاه آنان در این فهرست ، ارزیابی خود شخص نسبت اهمیّت خود هواپیما می‌باشد. بدون تردید هواپیما اختراعی بسیار برجسته و درخشان است که هم در صلح و هم در جنگ کابرد دارد. در طی چند دهه هواپیما سیاره بزرگ ما را جمع و جور کرده و آن را به دنیای کوچکی تبدیل نمود. به علاوه انجام موفقیت‌آمیز پرواز انسان مقدمه‌ای برای توسعه و گسترش سفرهای فضایی بود.

برای قرنهای بیشمار پرواز رؤیای انسان بود. مردمان کارآزموده همواره بر این باور بودند که قالیچه پرنده و داستانهای هزار و یک شب ، تنها یک رؤیا است و نمی‌تواند در دنیای واقعی وجود داشته باشد. تنوع برادران رایت به این رؤیای دیرینه بشر تحقق بخشید و افسانه پریان را به واقعیت تبدیل نمود .


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط محسن 87/8/1:: 9:40 صبح     |     () نظر